تائو

این وبلاگ در مورد زندگیست و زندگی جلوه گاه تائوست.

تائو

این وبلاگ در مورد زندگیست و زندگی جلوه گاه تائوست.

از اینجایی که من نشسته ام ،می توانی با یک ترام در پانزده دقیقه به جایی برسی که آنطرف دریایش قطب جنوب است...هنوز هم نمی دانم چرا اینجا هستم...آیا از چیزی فرار کرده ام یا به استقبال چیز دیگری آمده ام ...فقط می دانم که حالم خوب است حتی وقتی که تنهای تنها هستم و هیچ چیز بی قرارم نمی کند و دلم برای هیچ چیز نمی لرزد ... 

انگار از یک هیاهوی بزرگ رسیده باشم به اتاقی که از روزی که آمده ام درش تنها به روی خودم باز و بسته شده... 

هیچ چیز این شهر زیبا آنقدر مرا سرشار از لذت نمی کند که این اتاق کوچک با دیوارهای آجری رنگ شده... 

عصاره هر چه که داشته ام را چیده ام دور اتاق..چهار جعبه کوچک و تمام.. 

و خوشحالم...نه بخاطر اینکه روزها موهایم رنگ آفتاب را می بینند ..نه بخاطر پرنده های رنگ و وارنگی که از آدمها نمی ترسند و نه بخاطر اقیانوسی که اینقدر نزدیک است ...فقط بخاطر اینکه اینجا از هر جای دیگر به خودم نزدیکترم...به تمام آنچه که هستم...