گیرم که آن روزها رفته باشند ، آدمها هم ، من هم رفته باشم و اصلا همه چیز دیگر آنجوری که بود نباشد..مثل خواب ، مثل رویای دم صبح محو شده باشند همه لحظه ها توی خلاء ، مانده باشند یک جایی که دیگر دست هیچ کس بهشان نرسد...
جعبه استوانه ای شش تا مداد رنگی کوچولویت که هست..