همه جا که ساکت باشد ،دنیای بیرونت که آرام باشد ، صداها را بهتر می شنوی...تیک و تاک ثانیه ها را که رو به یک سو دارند ، ضربان آرام روی شاهرگت را ...و از همه بیشتر آن صدای گنگی را که آمد و توی خواب گفت: آنطرفش هیچ چیز نیست..چشمهایت را که ببندی همه چیز تمام میشود...
سلام
نمیدونی چه قدر دلم هوای همچین لحظه ای را داره.
اونجایی که مهمترین و با ارزشترین گفته ها در سکوت گفته می شن و شنیده می شن. نه با صحبت و نه حتی با نگاه. بلکه فقط و فقط با سکوت و چشم بستن و خیال....
با درود و بزرگداشت؛ کاش به جای همه جا می فرمودید "ذهن مان که آرام شد".
برگردان نویی از تائو با نام فرزانگی تائو را زیستن به چاپ از همین خامه به چاپ رسیده است. بسیار خرسند خواهم شد مرا از دیدگاه خود با خبر کنید.
شاد باشید!