تائو

این وبلاگ در مورد زندگیست و زندگی جلوه گاه تائوست.

تائو

این وبلاگ در مورد زندگیست و زندگی جلوه گاه تائوست.

چشمها

موهای بلند خاکستری و سپید را باز کرد و روی شانه هایش ریخت...

با دستان خشک و پیر تار کهنه را برداشت ،‌صدایش زمزمه ای بود به همراهی تار

...نه چندان صاف ...نه چندان رسا...نواخت و نواخت ...

و من جوانی روح را در چشمان پیر دیدم...اشتیاق زندگی جاودان را..

دیدم میل غریب سفر را ...اندیشه پرواز را ...خواهش را

اندیشیدم که آن دم لایزال ...هر گز کهنه نخواهد شد...

               

نظرات 1 + ارسال نظر
اوهام یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:35 ب.ظ http://oham_13.persianblog.com

همیشه وقتی از بهم خوردن زمان می شنوم ان سوال در ذهنم تکرار می شود ....می خواهم بگویم راز عجیبی ست اشتیاق جودانگیاما باز آن سوال در من است..جاودانگی در لحظه اتفاق می افتد ..باز همان سوال...باز....ان سوال این است: ...چرا؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد