در مقابلت نشسته است
با قلبی از آینه ...دستانی از آب...چشمانی از شراب
و لحظه هاش..هدیه های بی دریغ بزم هستی است.
تو ..اما... به سهمگینی چهره هایی می اندیشی…
...که در بند خویشند...
با قلبی از آینه در مقابل آینه:تکرار آدمهایی است که در مقابلت نشسته اند!............شاید هم برات نظر گذاشتند!
اسم این موجود احیانا داریوش نیست؟!!!! :)))))) دلتنگت
با قلبی از آینه در مقابل آینه:تکرار آدمهایی است که در مقابلت نشسته اند!............شاید هم برات نظر گذاشتند!
اسم این موجود احیانا داریوش نیست؟!!!! :))))))
دلتنگت