تائو

این وبلاگ در مورد زندگیست و زندگی جلوه گاه تائوست.

تائو

این وبلاگ در مورد زندگیست و زندگی جلوه گاه تائوست.

آرامش راستین

او که در تائو تمرکز یافته

می تواند هر جا که دوست دارد برود بی آنکه خطری تهدیدش کند .

او هماهنگی کائنات را درک می کند

حتی هنگام درد و اندوه

زیرا آرامش راستین را در دلش یافته است.

(دائو منسوب به لائوتسو)

********

مدتهاست که می دانم...و هر بار که از پس همهمه ها و غبارها باز به خویش می نگرم بیشتر میدانم ...درد ی در دلم می پیچد...رنج می کشم..رنج ...حال دیگر این درد ،‌این رنج، همدم تمام لحظه هاست...در پس تمام نفسهایم چنبرک زده و چشم دوخته به چشمانم که از او می گریزد...سرم را پایین می اندازم و می چسبم به زندگی ..سخت مشغولم آنچنان که گویی اینجا خانه من است...آنچنان که شاید جاودانیم...امروز اما مثل سایه آمد و کنارم نشست...تنها نبودم و رویا نساختم...نگاهش کردم...نترسیدم..نگریختم...گذاشتم تا تمام زهرش را به جانم بریزد...تا مرا ببلعد و تمامم کند...آنچنان که گویی هرگز نبوده ام...

سیاه بود و مهیب...تاریک و غریب...

من از سفر هزار هیولا آمده ام...می دانم که تنهای تنها ..چند صباحی می مانم و می روم..باز به جنگل های دور ،‌به هزار توی تاریک مادر ِبزرگ باز خواهم گشت ...بی چراغی حتی...به هر آن جا که بخواهم ره می سپارم...تا به هر آنجا که بخواهد رهنمونم باشد...

نظرات 3 + ارسال نظر
احمدرضا یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:22 ب.ظ

سلام/ خواندم.

علی دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:07 ق.ظ

باسلام
عالی بود.

سعیده پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 05:00 ب.ظ

خدا در همسایگی باغ من باغی دارد پر از نور

مملو از سادگی و صبر
و بوی خوش گلهای یاس باغ خدا
دل آدم را تا کوچه های خاکی مدینه می برد

یاد باغبان پیر باغ خدا می اندازد
که امیدش را به تاراج کین به آتش کشیدند

می بینم این همه را و اشک راهم را می بندد

چشمهایم را می گشایم تا نبینم این همه درد را

چه کسی گفته که خدا غصه نمی خورد ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد